رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

❤ رادمهر ، بهونه زندگی ❤

شمارش معکوس-ماه آخر بارداری

سلام رادمهر گلم.شروع ٩ ماهگیت مبارک عسلم.ایشالا یه ماه دیگه به جای اینکه واسه دنیای جنینیت پیام بذارم واسه دنیای زمینیت پیام میذارم همه چیز مامان. فرشته کوچولو دیروز مامانو ترسوندی.جواب آزمایشم زیاد خوب نبود.تا شب نگران بودم و بالاخره بابایی به همراه کیمیا جون منو برد بیمارستان فشارم رو دوبار گرفتن و دوباره آزمایش دادم.خداروشکر همه چی خوب بود و خیال هردومون راحت شد.از بس تو شیطون بلایی مامان.دوروز بود تکونات کمتر شده بود ولی امروز بازم داری جاتو وا میکنی عزیزم.همش کش و قوس میدی خودتو. دیشب افطار خونه مامان جمیله اینا بودیم و کلی ماکارونی خوردم تا شما آقا پسمل تپلی بشی.     امروز ٢٠ ماه رمضونه.امشب خو...
19 مرداد 1391

دلنوشته از نوع رمضان

    گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم … گفتی: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.   گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد بهت نزدیک بشم … گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.  گفتم: این هم توفیق می‌خواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.  گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی … گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰...
11 مرداد 1391

شمارش معکوس

سلام رادمهر قشنگم.خوبی عزیزم؟الان شما ٣٣ هفته و ٦ روزته.دیگه یواش یواش روزای بی تو بودن داره تموم می شه و لحظه دیدارمون نزدیک   امروز دوم ماه مبارک رمضونه و اول تیرماه.از صبح نشستم دارم وسایل سیسمونیتو مرتب و تزیین می کنم تا واسه اومدنت آماده باشه مامان جون. ساک بیمارستانتو آماده کردم.  دوروز دیگه یعنی ٣ مرداد پنجمین سالگرد ازدواج من و باباجونه. تصمیم گرفتیم امسال به جای هدیه واسه هم دیگه واسه شما گل پسر یه یادگاری خوب بخریم.خیلی دوست داریم مامان جون.دیروز بابایی می گفت نمی دونم چرا اینقد به این نی نی کوچولو وابسته ام و هنوز نیومده اینقدر دوستش دارم.امروز هم صورتشو گذاشته بود کنار دلم و می گفت ...
1 مرداد 1391
1